د سعید افغاني : آزاده ، ټولنیزه ،علمي ، فرهنګي  او نشراتي ارګان  ته  ښه راغلاست!
سایرنشرات هـدف ارگان اعـلاناتمرکزاستراتیژیکورزششخصیت های فرهنگی ارشیف کتباسلام   صفحه سعیدافغانیصفحه اصلی

نوشته :  سید ولید  «  صاعد  »
ناشر : ویب سایت « ۲۴ ساعت »

 

اتحادیه های استادان و محصلان پوهنتون های افغانستان » » 

تبصره بر مقالۀ « اتحادیه های استادان و محصلان پوهنتون های افغانستان »

منتشره در سایت « نوای افغانستان»

پاریس ۱۹ دسامبر ۲۰۱۰

   

  در سپتامبر ۲۰۰۹ پدر دانشمندم  دکتور سید هاشم  صاعد  کتابی  را به نشر رسانیدند  تحت عنوان « درنگی بر برخی دریافتها و رویداد های افغانستان در قرن بیستم» که در کتاب  فوق الذکر  ضمن موضوعاتی تازه و بکر دیگر ، بحثی هم پیرامون اتحادیه استادان  و محصلان  صورت گرفته  بود .

از آن تاریخ به بعد یک تعداد هموطنان  دیگر ما هم  به نشر مقالاتی ضد و نقیض که گاهی از پایگاه حزبی  و سازمانی و زمانی هم  بر بنای اندیشه های  قوم پرستی  استوار بوده اند،  در باره  اتحادیه استادان  نشر گردیده است و از جمله سایتی بنام « نوای افغانستان » که  فقط  به نشر اخبار ، گرفته از این منبع و آن منبع ، می پردازد .

چندی قبل مقالۀ را به نشر سپرده  بود تحت عنوان «اتحادیه های استادان و محصلان پوهنتون های افغانستان » . نویسنده این نوشته مانند  مسؤولان  و دست اندر کاران  سایت  مذکور معلوم نیست و بنام مستعار آزادمنش به نشر اخبار و یگان مقاله می پردازند ،  ولی قسمیکه  حدس زده  می شود ، مقاله باید به صورت  دسته جمعی از سوی آقای ناظری  و آقای حبیب الرحمن  و دیگر رفقای « راه سوم » شان  به رشته تحریر درآمده  باشد .
 

چنانکه خوانندگان  محترم آگاهی دارند  و طوریکه در بالا هم ذکر رفت ،  پیرامون « اتحادیه استادان پوهنتون کابل»  برای  بار نخست مضمون  مفصلی  از سوی دکتور سید هاشم صاعد که خود  یکی از بنیان گذاران و فعالان آن اتحادیه بودند ، تحریر گردید و در سپتامبر ۲۰۰۹  در اثر شان  تحت عنوان « درنگی بر برخی دریافتها  و رویداد های افغانستان در قرن بیستم »  به چاپ رسید .

ولی با تاسف  نویسندگان مقاله سایت « نوای افغانستان » با و جودیکه از موجودیت آن  کتاب  آگاهی داشتند  از آن نوشته ذکری  به عمل نیاورده چنین نوشته اند :  « از تاسیس اتحادیه استادان پوهنتون های افغانستان که نقش  با ارزشی در میدان  مبارزاتی  کشور  داشته , حدود  چهار دهه  میگذرد . با تاسف فراوان اسناد معتبری بخصوص در دیار غربت وجود ندارد ...»  
 

دلیل  کتمان این  واقعیت از سوی  سایت نوای افغانستان چیست ؟  دو دلیل می توان آورد.

اول اینکه  نویسندگان سایت «نوای افغانستان» ازآن نوشته یعنی از«اتحادیه استادان پوهنتون کابل» استفاده برده و با آوردن عنوان  «پوهنتونهای افغانستان» به جای «پوهنتون کابل»  و اضافه  نمودن اسامی دوستان  و یا یک تعداد اشخاصی که کدام نقشی در اتحادیه نداشته و یا مخرب اتحادیه استادان بوه اند ،  خواسته اند  تا  واقعیت های  اتحادیه استادان را  به نفع  گروه  خویش  و حــاصل  زحمات « جبهه استادان پولیتخنیک » قلمداد نمایند . دوم اینکه چون در چاپ اول کتاب مذکور ، خلاف انتظار  آقای ناظری ، اسمی  از ایشان و دوستان شان  برده نشده  بود  و چون آقای ناظری در زمان تاسیس اتحادیه  در شوروی تشریف  داشتند ، باعث آن  شد تا  آتش غضب آقای ناظری  و دوستان راه  سوم شانرا برافروخته سازد .

بناً  روی این  دلیل  و دلایل  دیگری که قصد  یادآوری آنرا در اینجا  ندارم ،آنها  به  تحریر این  مقاله پرداخته اند .  سوال اینجاست که اگر آقای ناظری و دوستان  «راه سوم  »شان علاقه و معلومات لازم را در باب اتحادیه استادان داشتند چرا در طول چهل سال که از تأسیس آن اتحادیه می گذرد به نوشتن مقالۀ همت نگماشتند ؟ و ایشان منتظر چاپ نوشتۀ دکتور صاعد  بودند .

واقعیت بر همگان آشکار و هویداست . بحران اجتماعی و سیاسی چند دهه اخیر در کشور ما ، کمبود اسناد و مآخذ موثق در باره گذشته ها و مبارزات  مردم ما و به  خصوص  خصومت های  شخصی  و تب و آرزوی شدید جاه طلبی  و شهرت طلبی  در وجود یک  تعداد اشخاص  یکی از دلایل این  جعل و کتمان واقعیت ها را تشکیل میدهد .  

چند موضوع  در این مقاله فوق قابل غور است که به صورت خلاصه به عرض میرسد .
 

نویسندگان  مقاله در جائی  می نویسند که : «  در یکی از جلسات   موضوع  ایجاد  اتحادیه  استادان مطرح  گردید که  مورد استقبال گرم استادان حاضر در اتاق جلسه  قرار گرفت ....» جای تاسف است که نویسندگان مقاله  نامبرده  واقعیت ها را  کتمان  نموده  و یاد آور  نمی گردند که  پیشنهاد  تاسیس اتحادیه  استادان  قسمی  که در کتاب  « درنگی بر برخی دریافتها  و رویداد های  افغانستان  در  قرن بیستم »  درج گردیده , از جانب شهید داکتر محمد هاشم مهربان   و به اشاره  و رهنمائی  دکتور سید هاشم صاعد  در جلسه عمومی  طرح گردید  و از جانب همه استادان با کف زدنها بدرقه گردید و بدین ترتیب اتحادیه در سال ۱۹۷۱ تاسیس گردید . 

 نویسندگان  مقاله مذکور  به تکرار  و ضد و نقیض اسامی  بنیان گذاران اتحادیه را به  رشته  تحریر درآورده اند مثلاٌ در ابتدای  مقاله ، خود را از جمله بنیانگذاران اتحادیه استادان دانسته و می نگارند که « ...به مثابه فعالین و بنیانگذاران اتحادیه استادان پوهنتونهای افغانستان , خواستیم به هدف جلو گیری از ضایعه تاریخ جنبش دانشگاهی و سیاسی یک دوره از تاریخ سیاسی کشور را از حافظه  به   و در جای  دیگر کتله اصلی  و اساسی اتحادیه استادان  را  جبهه  پولیتخنیک  و به  خصوص.... » نهضت « راه سوم » میدانند [ برای خوانندگان محترمی که با اصطلاح راه سوم تا حال بر نخورده اند یاد آور میگردم که راه سوم که نویسندگان مقاله از آن به دفعات و افتخار یاد نموده اند   در افغانستان منسوب به گروه چپ تحصیل  یافته شوروی  گفته می شد  که  در اختلافات  ایدیولوژیک  جنبش  بین المللی کمونیستی  کدام  صف بندی خاصی  بین ماسکو  و پیکن  نداشتند . این اصطلاح به هنگامی که چنین  جنبشی در افغانستان وجود نداشت , چندان استعمال  وسیع نداشت , اما  گاهگاهی  در مکالمات روزمره و آنهم  توسط کسانی  که به این گروه مربوط  نبودند به کار برده می شد . در راس این گروه یک  تعداد  استادان  پوهنتون  و  پولیتخنیک کابل  که  از مشهور ترین  شان  حبیب الرحمن  مــعاون پولیتخنیک , مرحوم انجینر علی  آقا رفیع  , محترم اسحاق کاوه  و آقای ناظری  و عده  دیگری  قرار داشتند ...   ولی زمانیکه به اسناد رسمی مراجعه میگردد چنین می نگارند ....»   

  نشریات متعدد از جمله « روزگار » چهار استاد :آقای فضل الربی پژواک , دکتور سید هاشم صاعد , دکتور صادق علی یاری و دکتور عبدالرب ناظری  را از  بنیانگذاران  اتحادیه استادان  پوهنتونهای افغانستان معرفی میکردند ....»
 

شایسته بود تا نویسندگان محترم در باب اینکه کی و یا کدام شخصیت ها بنیانگذاران اتحادیه استادان بودند به توافق نظر می رسیدند و بعداٌ به تحریر مقاله شان می پرداختند . در این موضوع  به شهادت چند دانشمندی  که در اتحادیه استادان  سهم داشتند و از جریان  وقایع آگاهی کامل دارند به تکرار این موضوع می پردازم  که بدون  موجودیت دکتور سید هاشم صاعد  اتحادیه استادان بوجود نمی آمد .

مبارزان  و آگاهان سیاسی  به یقین  ملتفت اند  که  اتحادیه استادان  پوهنتون کابل  تحت رهنمائی  و پیشنهاد  دکتورسید هاشم صاعد بوجود آمد و تمام اموراتحادیه تحت ریاست مرحوم استاد فضل الربی  پژواک و رهنمائی و مشوره آقای دکتور  صاعد به پیش برده می شد .

در اینجا جهت معلومات خوانندگان گرامی از اخبار و جراید و ارگانهای که در دوره دموکراسی شاهی تمام مبارزات مردم افغانستان و بخصوص مبارزات  روزمره اتحادیه ها را به  نشر میرسانیدند ،  نام می بریم :
 

روزنامه کاروان ،  جریده  مساوات ، جریده  افغان ملت ، پیام امروز ،  پیام وجدان ،  جریده روزگار  جریده افغان ، جریده ملت ، جریده ترجمان ، سبا ، جریده وحدت ، جریده مردم ، جریده صدای عوام جریده خیبر، جریده کهیح،جریده پروانه ، جریده هدف ،جبهه ملی ،جریده پکتیا ، وجریده سپیده دم.
 

در جای دیگری از همین مقاله می خوانیم : « ...کمیته تقنین ولسی جرگه هیات مشترک اتحادیه های استادان  و محصلان را برای ارزیابی  خواست های شان  دعوت نمودند . پس  از مزاکره  و بررسی کمیته  تقنین و بعداٌ کمیته فرهنگی به حقانیت  خواسته ها اذعان نموده  و موقف اتحادیه ها را  مورد تائید قرار دادند ...»
 

جا داشت  تا نویسندگان  مقاله نامبرده  کمی  بیشتر و مفصل تر در باره  کمیته تقنین  ولسی جرگه و رول کسانی  که در آن ارگان  صحبت نمودند و با دلایل حقوقی  خواسته های برحق اتحادیه ها  را به سهم  مسولان  رسانیدند  و دولت را مجبور نمودند  تا به  خواسته های  محصلان  لبیک  گویند , می پرداختند . 

چنانچه در مقاله آقای دکتور صاعد می خوانیم : « .... کمیته تقنین ولسی جرگه نمایندگان با صلاحیت اتحادیه های استادان  و محصلان را غرض  ارزیابی قضایای اختلافی در ولسی جرگه دعوت نمودند . از طرف اتحادیه استادان  پژواک, صاعد , حیدر , سعید افغانی و از طرف اتحادیه محصلان عصمتی , حیدر لهیب ,  خلیل کوهستانی   و خلیل زمر  در این کمیته  شرکت نمودند .»  صحبت های  جاندار  و حقوقی استادان نامبرده دولت را برآن واداشت تا به خواسته های برحق محصلان لبیک گفته و قانون پوهنتونها را ملغی قرار بدهد .

در جای دیگراین مقاله در باره سالنامه و مضامینی که از طرف هرعضو نگاشته میشد می خوانیم :  « نوشته نماینده « راه سوم » که به وسیله دو نفر از اعضای جنبش راه سوم  تهیه  شده  بود باعث ناراحتی و برافروختگی آقای دکتور سید هاشم صاعد , داکتر صادق علی یاری و داکتر هاشم مهربان گردید . متن این نوشته موضعگیری راه سوم  را تشریح میکرد که مطلب عمده در آن مردود شمردن هر نوع  وابستگی  به  کشور های  خارجی ، رد مشی  دنباله  روی ، نسخه  برداری  کور کورانه ، و بر عکس تاکید  بر منافع ملی  و فرهنگ مردم  بود....»  

هدف نویسندگان مقاله واضع و روشن نیست ،  اما از جائیکه شخصیت ملی و مردمی  دکتور صاعد , شهید یاری و شهید مهربان به همگان آشکار و هویداست از تبصره  و جر و بحث  می گذریم  و فقط به ذکر دو نکته اکتفاء  میکنیم  که همین  بینش آگاه و  وفا داری  به ارزش های ملی و عدم وابستگی  رهبران اتحادیه و شناخت شان از عناصر وابسته  در داخل اتحادیه  بود که نگذاشتتند  تا خلقی ها  و پرچمی ها و دیگر عناصر مشکوک بر اتحادیه استادان مسلط گردند . بدین ترتیب دست شان از  دامن اتحادیه کوتاه گردید و  تخریب کاران , که نویسندگان سایت «نوای افغانستان »  یک تعداد  آنها را  در زمره فعالان اتحادیه استادان معرفی نموده اند ، مجال تخریب بیشتر را بیابند .

بیائید تا واقعیت های تاریخی را نه به خاطر منافع شخصی و کسب شهرت ,  بل به خاطر فردا  و اولاد وطن آنچنان  که شایسته ی آن است  در قید قلم آوریم  تا میراثی باشد  والا برای نسلهای آینده  کشور عزیز ما افغانستان .

در پایان برای آگاهی بیشتر خوانندگان گرامی   بخش اتحادیه های محصلان و استادان  پوهنتون را از کتاب « درنگی بر برخی دریافتها و رویداد های افغانستان در قرن بیستم » نقل میکنیم .

 

سید ولید صاعد  ــ  پاریس دسامبر ۲۰۱۰

 

  : ۴ـ اتحادیه های محصلان و استادان پوهنتون  

 ا لف : اتحاديه محصلان :  

     دومين اتحاديه محصلان بعد از گذشت ايام در سال ۱۹۶۹ در پوهنتون كابل ، واقع دامنه علی آباد  تأسيس گرديد . اين اتحاديه مطابق شرايط اقتصادی اجتماعی جامعه ما از نظر سازماندهی سياسی و ايدئولوژيكی با اتحاديه محصلان سابقه تفاوت زياد داشت . 

اين اتحاديه وقتي بوجود آمد كه در بطن نظام فئودالي  ،  بورژوازی تجارتي و صدور سرمايه های كمپرادور انحصاري غرب و كمپرادور دولتي امپرياليزم روس ،  خلق افغانستان را تحت استثمار و ستم جداگانۀ خود قرار داده بودند . 

در اين  مرحله شعار  ضد امپرياليزم  واژۀ  جديدي  بود  كه در قاموس  سياسي و مبارزاتي  مردم افغانستان ملهم از اوضاع داخلي و خارجي بود . 

اتحاديه محصلان داراي شعور طبقاتي بوده و علي الاكثر از منافع طبقاتي خود  نمايندگي مي كردند . اكثريت اعضاي اتحاديه را عناصر خرده بورژوازی شهر و روستائي تشكيل ميداد .
 

خصوصيت ديگراين اتحاديه آن بود  كه اكثريت محصلان در سازمانها و گروه هاي سياسي  يا  بنام عضو و يا به نام خوشبين همكاري مي  نمودند . هكذا يك تعداد پاسداران رژيم سلطنتي و فئودالي و عناصر وابسته به امپرياليزم روس در اتحاديه از منافع خاص شان طرفداري ميكردند
 

 علاوه  برمحصلان طرفدار اخوان  و عناصر ملي گرا ، عناصر  فاشيست  گونه  نيز در اين  اتحاديه اشتراك داشتند .  

اتحاديه  محصلان  مبارزه  خود  را عليه  سياست بروكراتيك  و غير اكادميك  و عليه  فرهنگ  نيمه استعماري دولت عيار  نمود ، به ويژه اينكه وزارت معارف وقت با تدوين قانون پوهنتونها ميخواست آزادي اكادميك و فعاليت هاي سياسي محصلان را در زير احكام مجرد و خشن خود خنثي نمايد و اين خود بزرگترين انگيزه اي بود كه جنبش محصلان را عليه دستگاه دولت به ميان آورد .
 

اتحاديه محصلان ، قانون ارتجاعي و فاشيستي دولت را مورد  اعتراض شديد  قرار داد  و  بخاطر آن ميتينگ ها و تظاهرات مكرر را براه انداخت . در اين مبارزه روز تا  روز با ايجاد  موج عظيم ميتينگ ها ، تظاهرات در بين حريم پوهنتون و تعمير ليليه شكل مبارزه منظم را به خود اختيار نمود .

رياست پوهنتون هر گونه پيشنهادات محصلين را با بي پروائي رد ميكرد . دولت سعي داشت تا جنبش محصلان از طريق اعمال فشار و توليد ترس و رعب فرونشانده شود .  هر گونه مذاكره در اين زمينه بي نتيجه باقي ماند  آخرين پيشنهاد رياست پوهنتون به كميته  اجرائيه اتحاديه  محصلان اين  بود  كه پوهنتون حاضر است اين موضوع رادر شوراي عالي پوهنتون به شمول چند نماينده اتحاديه محصلان و موجوديت داكتر فضل ربي پژواك و داكتر سيد هاشم صاعد حل نمايد .
 

نماينده های محصلين اين پيشنهاد پوهنتون را به  سمع  دو نفر استاد  ( مرحوم  پژواك  و نگارنده ) رسانيدند ،  اما استادان  مذكور  گفتند كه  جلسه پيشنهاد شده  نمي تواند خواسته  هاي محصلان  را برآورده  سازد ، بهتر آنست  كه  محصلان  توسط  پخش اوراق  تمام  استادان  پوهنتون را  در تالار كتابخانه غرض فيصله و قضاوت دسته جمعي دعوت نمايند .

اين مأمول برآورده  شد و يك  تعداد  كثيري از استادان پوهنتون  در تالار  حضور به هم  رسانيدند  و خواسته هاي برحق محصلان از طرف اكثريت استادان  مورد قبول  و تأييد قرار گرفت  و علاوه گرديد كه اين جلسه عمومي استادان و محصلان تا هنگام پيروزي نهائي همه روزه به كار خود ادامه بدهد.

 

  :  ب : اتحاديه استادان  پوهنتون  كابل

       بعد از دائر شدن چند جلسه داكترمحمد هاشم مهربان ، استاد پوهنحي طب ( به اشاره و رهنمائي نويسنده ) در جلسه عمومي  پيشنهاد تأسيس اتحاديه استادان را تقديم نمود و بر اساس پيشنهاد داكتر صاعد تمام استادان و محصلان به پا ايستاده و براي يك دقيقه پيشنهاد ارائه شده را تحسين و بدرقه نمودند . به سخن ديگر اتحاديه استادان پوهنتون كابل در سال ۱۹۷۱ رسماً تأسيس گرديد .
 

بر اساس پيشنهاد داكتر  صاعد تا زمان  تثبيت سيستم  انتخابات و تعيين  اعضاي  رهبري اتحاديه ، پوهاند  بلبل شاه جلال استاد  پوهنحّي سيانس  به حيث رئيس مؤقت  كميته تدارك و انسجام اتحاديه استادان انتصاب گرديد .
 

خلقي ها و پرچمي ها ميخواستند سيستم انتخاباتي اي را بوجود آورند كه توسط آن رهبري اتحاديه را بدست خود بگيرند و يا آنرا در نطفه خنثي نمايند . پلان باند هاي خلق و پرچم توسط داكتر احسان تره كي در لباس تيز ها و پرنسيپ هاي حقوقي در مجمع عمومي مطرح بحث قرار ميگرفت . داكتر صاعد با وجوديكه مربوط كدام جريان سياسي نبود ، صرف از نقطه نظر اينكه پيشنهادات  تره كي با موازين حقوقي توافق نداشت ، پيوسته با دلايل حقوقي آنرا رد مي نمود  و در فرجام سيستم  انتخاباتي ليستي را براي انتخاب اعضاي كميته اجرائيه و مجلس نمايندگـان پيشنهاد نمود كه بعد از چندين جلسه طرح پيشنهادي داكتر صاعد مورد تأييد اكثريت استادان پوهنتون واقع شد .
 

در انتخابات اعضاي كميته اجرائيه اشخاص آتي انتخاب   شدند :
 

 از پوهنحّي حقوق استاد  فضل ربي پژواك  رئيس اتحاديه
 

 از پوهنحّي پولی تخنيك  استاد  سعيد افغاني   معاون اتحاديه

 از پوهنحّي حقوق داكتر سيد هاشم صاعد منشي اول اتحاديه
 

 از پوهنحّي طب داكتر صادق علي ياري منشي دوم اتحاديه
 

 از پوهنحّي حقوق داكتر محمد حيدرعضو كميته اجرائيه
 

 از پوهنحّي طب داكتر سيد ظاهر رزبان عضو كميته اجرائيه
 

 از پوهنحّي طب داكتر محمدهاشم مهربان عضو كميته اجرائيه
 

 از پوهنحّي پوليتخنیک استاد نور فياض عضو كميته اجرائيه
 

 از پوهنحّي زراعت استاد میر آقا عضو كميته اجرائيه
 

 از پوهنحّي فارمسي استاد احراري عضو كميته اجرائيه
 

    : در مجلس نمايندگان اشخاص آتي انتخاب شدند
 

 استاد پژواك ـ از پوهنحّي  حقوق ـ رئیس
 

 استاد سعيدافغاني ـ  پولي تحنيك ـ  معاون
 

  داكتر صاعد ـ  پوهنحی حقوق ـ منشي

 
داكتر حیدر ـ پوهنحی حقوق ـ عضو
 

 
داكتر ياري ـ پوهنحی طب ـ   عضو

 

  داكتر مهربان ـ پوهنحی طب ـ عضو

 

  داكتر رزبان ـ پوهنحی طب ـ عضو
 

  استاد فياض ـ پوهنحی پولي تخنيك ـ عضو
 

  داكتر احسان تره كي ـ پوهنحی حقوق ـ عضو
 

  استاد محمود سوماـ پوهنحی تعليم و تربيه ـ عضو
 

  محمد علي صمدي ـ پوهنحی پولي تخنيك ـ عضو
 

  راز محمد پكتين ـ پوهنحی پولي تخنيك ـ عضو
 

  گلزار اميني ـ پوهنحی پولي تخنيك ـ عضو
 

  فتح محمد مهمند ـ پوهنحی پولي تخنيك ـ عضو
 

  داكتر عبدالرسول ـ پوهنحی پولي تخنيك ـ عضو
 

  داكتر سيدگل ثاقب ـ پوهنحی پولي تخنيك ـ عضو
 

  اسد الله مراد ـ پوهنحی پولي تخنيك ـ عضو
 

  محمد شريف نوري ـ پوهنحی پولي تخنيك ـ عضو
 

  جليلي ـ  پوهنحی زراعت ـ عضو
 

  مير آقاـ  پوهنحی زراعت ـ عضو
 

  محمد قاسم مايار ـ پوهنحی زراعت ـ عضو
 

  بلبل شاه جلال ـ پوهنحی سيانس ـ عضو
 

  احمد شاه جلال ـ پوهنحی سيانس ـ عضو
 

  مير حبيب ـ پوهنحی سيانس ـ عضو
 

  احراری ـ پوهنحی فارمسي ـ عضو
 

  منصور هاشمي ـ پوهنحی تعليم و تربيه ـ عضو
 

  سرفراز مهمند ـ پوهنحی تعليم وتربيه ـ عضو
 

  سيد جلال ـ پوهنحی طب ننگرهار ـ عضو
 

  داكترصفرمحمدنظري ـ پوهنحی انجينری ـ عضو
 

  عبدالطيف محمودی ـ پوهنحًی پولي تخنيك ـ عضو
 

    خلقي ها و پرچمي ها به خاطر كسب هئيت  رهبري و  بوجود آوردن  اكثريت  در مجلس نمايندگان اتحاديه  استادان با هم ائتلاف نمودند اما در عمل خلقي ها به كانديد هاي پرچم رأی ندادند . خلقي ها و پرچمي ها  در كميته اجرائيه حتي  يك عضوهم  نداشتند ، اما خلقي ها  همراي  بيطرف ها  و ساير سازمانها ، مجلس نمايندگان را تشكيل دادند و مقابلتاً  پرچمي ها از عضويت در مجلس نمايندگان نيز محروم گرديدند .

 

اخوانيها در كميته اجرائيه و مجلس نمايندگان نماينده نداشتند .  اتحاديه استادان تا هنگام  پيروزي نهائي در سه جهت مبارزه مي  نمود :
 

۱ـ مبارزه عليه فئوداليزم ، افکار ارتجاعی ، نفوذ مخرب عوامل حکومت و وابستگی به قدرت های امپریالیستی .
 

۲ـ مبارزه عليه تسليم طلبي ، سازش و انحرافات خلق و پرچم .
 

۳ـ مبارزه عليه تخريب كاران اتحاديه استادان .
 

  مبارزه علیه افکار ارتجاعی و نفوذ مخرب عوامل حکومت تضاد عمده را می ساخت  و مبارزه علیه امپریالیزم جهانی در درجه دوم و ثانوی قرار گرفته بود . مبارزه علیه تسلیم  طلبی خلق  و پرچم  و تخریبکاران تضاد درونی اتحادیه را تشکیل میداد .
 

همچنان تعدادی محدودی از استادان پوهنځی ها  آگاهانه اتحاديه استادان را  تخريب  مي نمودند .  
 

   با تأسيس اتحاديه استادان  ، در كالبد  اتحاديه محصلان روح تازه دميد و همه روزه جلسات مشترك هر دو اتحاديه در تالار كتابخانه پوهنتون  دائر ميگرديد .  در اين جلسات ،  دولت و عاملين  ارتجاع شديداً  انتقاد و نكوهش مي شدند .

 شدت عمل دولت وقت ، اتحاديه ها را مجبور نمود تا دست به تظاهرات و راهپيمائي بزنند . اتحاديه هاي استادان و محصلان بعد از صف بندي منظم  در حريم پوهنتون  و برافراشتن بيرقهاي  سرخ  و سفيد ، مارش كنان بسوي شهر ميتنگ  خود را در باغ زرنگار در حضور جم غفيري از اهالي  شهر دائر مي نمودند .  
 

از طرف استادان  فضل ربي پژواك ،  داكتر صاعد ،  داكتر حيدر ،  سعيد افغاني  همه روزه  سخنراني مي نمودند و چند نفر استادان ديگر گاهگاهي در اين سخنراني اشتراك مي ورزيدند . از طرف اتحاديه محصلان عموماً  ذبيح الله عصمتي ، رئيس آن اتحاديه رشته سخنراني را بدست خود مي گرفت .
 

مبارزه اتحاديه هاروز تا روز به اوج خود ميرسيد . كميته اجرائيه اتحاديه استادان مرجع باز خواست و داوري مردم افغانستان شده  بود . صد ها قطعه عريضه از ولايات مختلف افغانستان  پيرامون  ظلم مامورين دولت ، حق تلفي ها و ستم عناصر متنفذ به مركز اتحاديه ميرسيد . اعضاي اتحاديه تمام آن عرايض را مورد رسيدگي قرار ميداد و در هر مورد خاص ،  دولت  و عمال فاسد  و بروكرات  آن  را افشاء و تشهير مي نمود .
 

خشك سالي افغانستان معضلۀ ديگري بود كه ماهيت دولت خود پرست را افشاء نمود . مردم  از فرط قحطي دختران خود را مانند كالا در معرض بيع و شراء قرار ميدادند  و تعداد ديگر  مردم  مخصوصاً اهالي چغچران فرزندان  خود را بدون  توقع  پول  و صرف بخاطر زنده  ماندن ،  به اهالي  شهر مي سپردند . اتحاديه هاي استادان و محصلان آخرين تلاش خود را در راه افشاي دولت هاي  خود  كامه انجام دادند .
 

براساس  تصويب كميته هاي  اجرائيه  هر  دو اتحاديه ، دروس  پوهنتون تحريم  گرديد ،  و از  تمام محصلين  به شمول ليليه  تقاضا  به عمل آمد  تا بخاطر تشديد  مبارزه عليه دولت  در صف  تظاهرات روزمره قرار گيرند . دولت اعاشه ليليه را قطع نمود و محصلان ليليه مدت يك ماه با نان و نمك و آب زندگي مي كردند .
 

همبستگي مردم و مخصوصاً  مامورين پائين  رتبه ، پايه هاي دولت را به لرزه  درآورد و روي همين انگيزه بود كه كميته تقنين ولسي  جرگه  نمايندگان با  صلاحيت اتحاديه هاي  استادان  و محصلان  را غرض ارزيابي  قضاياي اختلافي  در ولسي جرگه دعوت  نمودند .
 

از طرف اتحاديه استادان پژواك ، صاعد ، حيدر ، سعيد افغاني و از طرف اتحاديه محصلان عصمتي و حيدر لهيب ، خليل كوهستاني  ،  خليل زمر در جلسه  كميته تقنين ولسی  جرگه شركت  نمودند .
 

كميته تقنين  دلائل استادان  و محصلان را مورد  تأييد قرار داد  و چند روز بعد عين اعضاء  در جلسه كميته فرهنگي  ولسي  جرگه  دلايل  برحق خود  را با تمام  جوانب  دموكرتيك آن  به  حضور اعضاي فرهنگي ارائه  نمودند . در نهايت ولسي جرگه اتحاديه ها را حق بجانب شمرد و دولت را مجبور نمود تا به خواسته هاي محصلان لبيك گويد  .
 

دولت مطابق مكتوب رسمي ولسي جرگه كه يك كاپي آن به كميته اجرائيه اتحاديه استادان  گسيل شده بود ، قانون پوهنتونها را ملغی قرار داد و در آن از اتحاديه ها خواهش شده  بود تا محصلان  مطابق آزادي  اكادميك  به دروس  خود ادامه  دهند .

بار گران مبارزات اتحاديوي را سازمان جوانان مترقي و خوشبين هاي آن سازمان بدوش می كشيد . خلقي ها و پرچمي ها ، اخوانيها و بعضي گروه هاي كوچك ديگر در ضمن مبارزات از خود سستي ، رخوت ،  تسليم طلبي  و مسامحه  نشان  ميدادند ، اما اعضاي  سازمان  جوانان  مترقي  بود  كه  با استواري  و پايمردي دوشادوش استادان  ، مبارزه را تا سرحد پيروزي نهائي ادامه دادند .
 

بطور مثال روزيكه انجينر هاي وزارت معادن و صنايع دستگير و به توقيف ولايت كابل سپرده شدند ، خلقي ها و پرچمي ها و اخوانيها دائر شدن ميتينگ در پارك زرنگار را رد نموده و چنان مي گفتند كه دولت امروز دستور آتش داده و تعداد زيادي را زنداني ميكند. هئيت رهبري اتحاديه استادان دائر شدن ميتينگ را از هر لحاظ و بخصوص بخاطر ياد آوري انجينران زنداني و افشاي ماهيت دولت ، حتمي و ضروري شمرد . صرف شعله اي ها بودند كه از پيشنهاد استادان جانبداري نموده و مقاومت  خود  را تا پاي آخر تجديد تعهد نمودند . موضوع آنقدر حاد شده بود كه ناگزير تصميم نامه ای انشاء گرديد كه مسؤليت آن را پژواك ، صاعد ، حيدر و عصمتي و اعضاي سازمان جوانان مترقي  به عهده گرفتند و در آن  چنين  تذكار گرديد  كه  در ميتينگ ها تنها   پژواك ، صاعد ،  حيدر ، سعيد افغاني  و عصمتي سخنراني نمايند و بس .
 

به این ترتیب  میتینگ ها  ادامه  یافت  و اخبار و  جرائد  آن  دوره  شرح  مبارزات  مردم  افغانستان بخصوص مبارزات روزمره اتحادیه ها را به نشر میرسانید .

 

نوشته : سید ولید «  صاعد »

ماخذ  از : ویب سایت ۲۴ ساعت،  مورخ ۱۹ ـ ۱۲ ـ ۲۰۱۰ میلادی

   www.24sahat.com

 

گرانـو وطنوالو او درنو لوستونکو!  

که چیري غواړې  چه ستاسو «  ادبي ، عرفاني ،  فرهنګي او کلتوري » مطالب  په دې نشراتي 
پاڼه کې خپاره شې ،   نو په  دې  توګه ستاسو  نه  په ‌ډیره درناوې هیله کیږې  چې
خپل لیکل شوې مطالب  په  لاندې  بریښنا لیک « ایمل » مونږ ته  راولیږې .

said-afghani@gmx.de
stratgeitudies@csyahoo.com

د سعید افغاني د سولی او تفاهم نشراتي ارګان  
 د نشراتي بورد  تر څـارنی لاندی  خپریږی .

  مؤسس        :  د حق دلاری کلتوري مرکز
 مسؤول مدیر   :  برهـان الدین  « سعیدی »

د تأسیس کال  

  د حوت اومه ،  د  ۱۳۸۸ هـجری شمسي ـ  کال  
   د  فبروری  ۲۶  ،  د  ۲۰۱۰  میلادي   ــ کال    

هره  لیکنه  د لیکوال خپل نظر  دی  او خپله  دلیکوال اند  څرگندوي
استفاده از مطالب سایت «  ارگان نشراتی  صلح و تفاهم  سعید افغانی »  با ذکر مأخذ آن آزاد است