نوشته : محمد حسن بارق
« شفعیی »
خوش درخشید ولی
دولت مستعجل بود
دکتور سعید افغانی نه تنها یک طالب
العلم ، با استعداد سرشار و خسته گی ناپزیر در آموزش علوم
عصر خود بود ، بلکه عالمی جهید در علوم فلسفه
و تصوف اسلامی ، دانشمندی وارد تاریخ و فرهنگ کهن
سال کشورو منطقه خویش و در تمام این عرصه ها استاد توانا و آموزگار هنرمند و دانایی نیز بود .
دکتور سعید افغانی می کوشید اتحادیه را از لغزش به « چپ »
و « راست » به دور نگهدارد ، که الحق در آن گیر ودار کار آسانی نبود ،
مع هذا ؛ اتحادیه در مسایل سیاسی به صورت
محسوسی از مرکز به طرف « چپ » اتخاذ موضوع
میکرد و این یکی از عواملی محبوبیت بیشتر استاد سعید
افغانی در نهضت ملی و دموکراتیک کشور بود ، در
عین حال اومیکوشید با استفاده از این تجربه
در زمینه وسیعتری ، این اشتراک مساعی در بین نیروهای
سیاسی دارای تمایلات گوناگون را ، با تجربه
به نقاظ مشترک در اهداف عمومی شان ، به اشتراک در
یک جبهه متحد دموکراتیک وملی در معرض آزمایش قرار
دهد ، ولی اتحاد ملی به زمینه و یا زمینه های عینی
مبارزات متحد ملی ضرورت داشت.
مساله
حل مشکل تقسم اب هلمند در میان ایران و افغانستان ، که از
موضوعات داغ روز بود ، به بهترین محمول و محک
ارزیابی و میزان و طنپرستی و پایه دارای نیروی مختلف سیاسی ، در
دفاع از منافع ملی مبدل گردید که هیچ یک از احزاب ، سازمانها و
جمعیتها، گروپها و شخصیتهای سیاسی وطنپرست نمیتوانست به آن بی
علاقه بماند . بنابر آن اشتراک فعال در ایجاد جبهه
متحد در دفاع از منافع ملی مردم افغانستان ، در
ارتباط این موضوع به ملاک وطنپرستی این
نیروها تبدیل شد و زمینه عینی به وجود آمدن
یک « جبهه تاکتیکی متحد ملی » به میان آمد ، که در
اثر تلاش حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، اراده جمعی اکثریت قاطع سازمانهای سیاسی و
اجتماعی به آن گراید و نتیجه آن در اجتماع بزرگ
احتجاجیه علیه تبانی دولتین افغانستان و ایران دراین
مورد « به تاریخ ۱۳ مارچ ۱۹۷۳ » در پارک زرنگار کابل عرض اندام
کرد .
در این گردهمای و اجتماع بزرگ تاریخی
، رهبران احـزاب سیاسی و سازمانهای و
رجال و شخصیتهای مستقل اجتماعی و سیاسی کشور ،
وکلای پارلمان ، استادان و محصلان پوهنتون و پولیتخنیک و سایر
مراکز علمی ، حلقات اجتماعی و شهریان وطنپرست کابل شرکت ورزیده
بودند.
تربیون این اجتماعی بزرگ و برنامه سخنرانیها توسط
یک تن از استادان با سابقه ، وطنپرست ، غیر وابسته و
خوشنام
پوهنتون مرحوم « حفیظ مرشدی » اداره میشد .
دراین میتنگ بزرگ ملی تاریخی شخصیتهای آتی به نماینده
گی از احزاب ، سازمانها و موقعیتهای مستقل خویش
، در اعتراض به معامله ضد ملی آب هلمند توسط دولت
افغانستان با رژ م شاهنشاهی ایران ،
که در آن
روزگار به طوراشکار به ژندارم منطقه تبدیل شده بود
، سخنرانی کردند :
ــ محمد هاشم میوندوال « سابق صدراعظم » به نماینده گی از حزب
دموکرات مترقی .
ــ انجینر غلام محمد فرهاد به نماینده گی از
حزب افغان ملت .
ــ بارق شفیعی به نماینده گی از حزب د موکراتیک خلق
افغانستان .
ــ عبدالکریم امرخیل وکیل ولایت لغمان در ولسی جرگه ، به
نماینده گی از وکلای پارلمان .
ــ دکتور سعید افغانی به نماینده گی از استادان پو هنتون کابل و
پولی تخنیک کابل .
وعده د یگر .. این سخنرانیها به طور بی سابقه یی به
استقبال پر شور وطنپرستانه از طرف دها هزار اشتراک کننده
در این اجتماع بزرگ ملی ، تاریخی روبرو گردید و ....
محترم
بارق شفعیی در آخیر مضمون خویش ، چنین ادامه میدهد
:
دکتور سعید افغانی ، بنابر موضوعگیریهای وطنپرستانه ،
ژرفای دانش و احتوای کامل برعلوم و فلسفه اسلامی در حلقه
علما و روحانیون وطنپرست کشور ، همیشه جا یگاه رفیع و در خور
اعتبار واعتماد داشت و به دوراز تبعیض و تعصب ملی و مذهبی ،به مصالح کشور می
اندیشید و میکوشید جنبش صنفی استادان و محصلان را در محیط کار و حلقه
تدریس خویش ، به نیروی پشاهنگ نهضت ملی و دموکراتیک تبدیل
کند .
او عادل ، درستکار، مهربان و صلجو بود ؛ با همه
چیز و همه کس با حوصله و فراخدلی برخورد میکرد
، اهـل منطق و استدلال بود و از استبداد رای نفرت
داشت و ...
دوکتور سعید افغانی ، تا جایکه من میدانم ،با
هیچیک ازاحزاب سیاسی در داخل نهضت تعهد خاصی نداشت ،مگر شخصیت مورد احترام
همه نیروهای سیاسی ملی و طرفدار دموکراسی در کشور بود ، اما « جیهه
ملی پدر وطن افغانستان » هم جبهه اید ال او نبود . او روزی با
خلق تنگی و یژهیی به من گفت : این جبهه آن جبهه یی نیست که تو
سالهای قبل از آن سخن گفتی ؛ این جبهه مانند شتری در دامن
حزب شما ؛ به گل نشسته است و مثل سایر سازمانهای اجتماعی
و اتحادیه های صنفی در کشور ، بیشتر به شعبه یی ازتشکیلات حزب
شما می ماند ، تا جبهه متحد تمام احزاب و نیرویی ملی و دموکراتیک مستقل از آن ؛
بنابر آن روز به روز از مردم تجرید می شود و نیروی تحرک و
جاذبه خود را برای جذب نیرو ها و شخصیتهای با وجاهت سیاسی از دست
میدهد .
من این سخنان اعتراض آمیز او را رد
نکردم : زیرا در این مورد به وی هم عقیده بودم و از آن بعد ،
هر دو با هم علیه « انحصار » رهبری « بیروکراتیک »
حزب دموکراتیک خلق افغانستان در جبهه مبارزه می کریم .
ولی با دریغ و تاسف
فراوان به او دست اجل و به من
رهبری حزب مهلت و مجال آن را نداد تا
برای نجات جبهه از این حالت به
مکان واقعی دست یابیم ؛ که این خود
داستانیست دیگر . ....... به همه حال ، تاریخ
مبارزات سیاسی افغانستان ، تلاشهای وطنپرستانه و
نقش سازنده دکتور سعید افغانی ، این مبارز نستوه و خسته گی ناپذیر را در نهضت ملی
ودموکراتیک ، در این برهه حساس و پر هیاهوی زنده گی
سیاسی کشور ما ، فراموش نمی کند .
یادش گرامی باد و امثالش بی شمار . )
محمد حسن بارق
« شفعیی »
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
یادداشت :
محترم محقق محمد حسن بارق شفعیی نوسینده و شاعر توانا
و شخصیت ملی و سیاسی کشور ، پیرامون شخصیت ملی و مبارزات استاد سعید افغانی ؛
مضمون جامع ، عالمانه ، مستدل و مفصل
تحت عنوان « خوش درخشید ولی
دولت مستعجل بود » نوشته
است که مکمل آن بتاریخ ۲۶
فبروری سال۲۰۰۴ میلادی در کتاب بنام « د سولي
مبارز » به
نشر رسیده و در
این بخش «
خاطرات دوستان » فشرده آن تقدیم میگردد :
|